يادته يه روز بهم گفتي : هر وقت خواستي گريه کني برو زير بارون که
نکنه نامردي اشکاتو ببينه و بهت بخنده ... گفتم : اگه بارون نبود چي ؟
گفتي : اگه چشماي قشنگ تو بباره آسمونم گريش مي گيره ... گفتم : يه
خواهش دارم . وقتي آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار . گفتي :
به چشم ... حالا امروز من دارم گريه مي کنم اما آسمون نمي باره ...
تو هم اون دور دورا ايستادي و بهم مي خندي
نظرات شما عزیزان:
سلام
وب زيبايييي داري.خوشحال ميشم به منم سربزني و نظر بدي.لينكت كردم اگه خواستي منو بااسم وبم لينك كن اميدوارم به عشقت برسي. موفق باشي
باي باي